مدیران ضعیف، بلای جان توسعه
در دنیای مدیریت، یک اصل مهم وجود دارد: شهرها را مدیرانشان میسازند، یا نابود میکنند. اگر مدیران شایسته و توانمند باشند، شهر رشد میکند، اما اگر مدیران ضعیف باشند، آن شهر به قهقرا میرود و مردم تاوان تصمیمهای غلط را میپردازند.
اثر مستقیم تصمیمات مدیران بر زندگی شهروندان
مدیری که تصمیمات اشتباه میگیرد، مستقیم بر زندگی شهروندان تأثیر میگذارد. او نمیتواند منابع را بهدرستی تخصیص دهد، پروژهها را مدیریت کند یا بحرانها را کنترل کند. نتیجه چیست؟ رکود اقتصادی، پروژههای نیمهتمام، اتلاف بودجه، فساد اداری و نارضایتی عمومی.
در جایی که مدیران ضعیف روی کار باشند، فرصتهای توسعه از بین میرود، سرمایهگذاران فراری میشوند، زیرساختها نه تنها به درستی توسعه نمی یابد بلکه به سمت فرسودگی و ناکارآمدی می رود، کیفیت خدمات عمومی کاهش مییابد و در کنار رشد آسیب های اجتماعی، مهاجرت نخبگان و جوانان افزایش پیدا میکند.
مدیران ضعیف از کجا می آیند؟
سیستم انتخاب و انتصاب معیوب، حلقههای رفاقتی و مهم تر از همه باندبازیهای سیاسی، شاید مهم ترین علل انتصاب مدیران ضعیف باشد، جایی که این دلایل باعث جایگزینی روابط بر شایسته سالاری می شود و می توان گفت شیروان در تاریخ معاصر خود بیشترین آسیب را از این ناحیه دیده است.
راه حل چیست؟
شیروان، امروز بیش از پیش با مشکلات و آسیب های اجتماعی روبروست، تاثیر مسائل اقلیمی و خشکسالی های اخیر نیز عامل مضاعفی بر تشدید این مشکلات است، از این رو استفاده از ظرفیت نیروهای متخصص و به کار گماردن مدیرانی با دانش، تجربه و جسارت مهم می نماید و انتخاب مدیران باید بر اساس شایستگی، کارنامهی اجرایی و تعهد واقعی به پیشرفت شهر باشد، نه بر اساس لابیهای پشت پرده و فشارهای سیاسی.
و اما سخنی با تصمیم گیران؛
اگر امروز در انتخاب و معرفی افراد برای اشغال صندلیهای مدیریتی دقت نکنیم، فردا تاوان سنگینی خواهیم پرداخت؛ شیروان ما دیگر فرصتی برای آزمون و خطا ندارند!